دانلود pdf

در همه جاي دنيا براي افزايش بهره‌وري و بالابردن کيفيت کار در محيط هاي مختلف عمومي و خصوصي تلاش مي کنند . چه با نگاه اقتصادي و چه از منظر بهبود روابط اجتماعي اين تلاش معني دارد و تمام کوشش ها حتي در محيط هاي علمي و دانشگاهي مطالعه و بررسي راه هايي است که به بالا رفتن کيفيت کار منجر مي شود.

سالها مطالعه و پژوهش و تجربه براي اين است که ببينند با تغيير رنگ و دکوراسيون محيط کار يا تغيير نور و اضافه کردن فضاي سبز يا ملاحظه برخي عوامل رواني در محيط کار چگونه مي توان اندکي کيفيت کار را بالا برد يا با مراقبت هاي مستمر از ضعف کار نيروي انساني جلوگيري کرد .

رهبر بزرگوار انقلاب نيز در سالهاي گذشته از همين منظر بر موضوع وجدان کار تأکيد جدي داشتند و از دستگاههاي ذيربط خواستند براي تحکيم و تقويت آن در ميان طبقات مختلف اجتماعي برنامه ريزي کنند و فرمودند : هر کسي هر جا هست بايد احساس کند مهمترين کار دنيا را دارد انجام مي دهد و مسئوليت خود را مهمترين کار عالم بداند .

يک انسان مؤمن و شهروند متدين بر اساس آموزه هاي ديني معتقد است که بايد کار خود را نيکو انجام دهد و اداي صحيح وظيفه را وظيفه شرعي و ديني خود و شرط حلال بودن درآمد خود مي داند و يک انسان غير ملتزم به تعاليم ديني نيز در صورت احساس مسئوليت نسبت به آينده کشور و سرنوشت فرزندانش از اين منظر مي کوشد تا کار خود را به نيکوترين شکل انجام دهد . عوامل گوناگون نيز از نياز و احتياج ، سستي و تنبلي فردي تا وسوسه هاي مالي و فريبندگي هاي مادي ديگر باعث مي شود همواره زمينه انحراف براي افراد مختلف به وجود بيايد و سوء استفاده هاي گوناگون ، سرقت از کار ، کوتاهي در اداي وظايف يا تخريب امکانات شغلي رخ دهد و همه دستگاهها ظاهرا در مقابل در پي راهي براي کاهش اين آسيب ها و افزايش کيفيت کار هستند . بدين ترتيب انتظار مي رود کسي که بهتر از ديگران کار مي کند و بيش از ديگران زحمت مي کشد مورد تشويق و قدرداني باشد و آن که از کار مي دزدد و کوتاهي و سستي مي کند تنبيه و مواخذه شود و همه تدابير لازم براي حمايت از کسي که زحمت کشيده و بهتر کار کرده اتخاذ گردد ، اما بايد به تلخي اعتراف کرد که گاهي نه تنها چنين نيست بلکه کار بر عکس مي شود ! گاهي خواسته يا ناخواسته عوامل گوناگون دست به دست هم مي دهند تا کسي که بهتر از ديگران کار کرده احساس کند نه تنها تلاش و زحمت او مورد قدرداني نيست و باديگران فرقي ندارد بلکه گويي آن که کمتر کار کرده بيشتر مورد حمايت و تشويق است .

گاهي عوامل مختلف – از فضاي رسانه اي ، برخوردهاي عمومي در محيط کار تا نوع پرداخت هاي مالي يا تقدير از چاپلوسي و رياکاري و ارتقا دادن افراد نالايقباعث مي شوند کسي سرخورده و دچار يأس بشود که بيش از همه زحمت کشيده و احساس مسئوليت کرده ، کسي که تمام تلاش خود را براي ارتقاي کار انجام داده، نه از استراحت و راحتي خود بلکه از حق خانواده خود نيز زده ، از جيب خود براي کارش خرج کرده ، نه در ساعات موظف اداري روز بلکه شب نيز خواب کار خود را ديده و تمام وجودش را براي بهتر شدن و بهتر بودن کارش هزينه کرده است .

چنين کسي احساس مي کند نه تنها اين همه تلاش و کوشش ديده نمي شود بلکه ديگران از مقام مافوقش تا همکاران و دوستانش به طور غير مستقيم از او مي خواهند اينقدر زحمت نکشد ! چنين کسي درمي يابد ديگران نه تنها قدردان حرص او براي بهبود کار نيستند بلکه از خوب بودن او در کار تعجب مي کنند و با زبان بي زباني به او مي گويند : " خجالت نمي کشي اينقدر خوب کار مي کني ؟ "

بايد به تلخي اعتراف کنيم که گاه بي آنکه بخواهيم و بدانيم با رفتار و گفتار خود فضايي ايجاد مي کنيم که نه تنها تشويق کننده چنين کساني نيست بلکه آنان را نيز به اين نتيجه مي رساند که بايد به فکر خودشان باشند نه جامعه ، و بايد به جاي احساس مسئوليت نسبت به کارشان براي خود کلاهي از نمد کار بسازند !

مشکلات اقتصادي و تورم و گراني از يک طرف و اين نوع برخورد ها و رفتار ها از طرف ديگر بيش از همه افراد متعهد و دلسوز و تلاشگر را آزار مي دهد . اينها هم دختر دم بخت و پسر بيکار دارند ، اينها هم مي خواهند به استراحت و مسافرت با خانواده برسند ، اينها هم دوست دارند به مطالعه شخصي و ادامه تحصيل خود مشغول باشند . اينها هم مي توانند صبح يک ساعت دير بيايند و بعد يک ساعت صبحانه بخورند و بعد از آن يک ساعت با رفقايشان گپ بزنند و از آن طرف به بهانه ناهار و نماز دو ساعت وقت صرف کنند و بعداز ظهر هم يک ساعت قبل از وقت پايان کار کيف و کلاهشان را بردارند و بروند و در نهايت منت يکي دو ساعت گفتگو با ارباب رجوع را بر سر صاحب کار خود بگذارند !

کسي که بهتر از ديگران کار مي کند و قدر نمي بيند ، کسي که بيشتر از ديگران مي کوشد و بر صدر نمي نشيند ، کسي که بيش از ديگران لياقت دارد و ديده نمي شود ، کسي که از جواني و استراحت و خانواده و جيب خودش براي کار مي گذارد ولي جوابي دريافت نمي کند و در مي يابد که نه تنها با ديگران فرقي ندارد بلکه از آنها عقب تر مانده است ...

راستش گاهي خودمان بي آنکه بدانيم و بفهميم طوري عمل مي کنيم که چنين کساني در اطراف ما و در محيط کارمان به احساس يأس و سرخوردگي دچار شوند و بعد از سالها خون دل خوردن و زحمت به پشيماني برسند چرا که در تشويق هاي مادي، در حمايت هاي معنوي، در تخصيص اعتبارات، در ارتقاي مدارج سازماني و پست هاي شغلي، نه تنها قدردان تلاش و کوشش بيشتر و افزايش کيفيت و بهره وري نيستيم ،بلکه زحمت بيشتر و کار بهتر را توبيخ مي کنيم و با تعجب و تمسخر به زبان بي زباني به چنين کساني مي گوييم : " خجالت نمي کشي اين قدر خوب کار مي کني ؟ "

خراسان - مورخ يکشنبه 1392/05/06 شماره انتشار 18464
نويسنده: محمد رضا زائري